درحالیکه با خروج ترامپ از توافق هستهای ایران میتوان چالش جدیدی را در سیاست خارجی ایران تصور کرد، شاید یکی از مهمترین موضوعاتی که اکنون باید در دستور کار محافل سیاسی و سیاستگذار داخلی در کشور باشد موضوع چگونگی برخورد با تحریمهایی است که قرار است در دستور کار ایالاتمتحده قرارگرفته تا فشار اقتصادی را بهقصد زانو زدن ایران افزایش دهد.
کتاب «هنر تحریمها» نوشته ریچارد نفیو، طراح اصلی تحریمهای آمریکا علیه ایران در دولت باراک اوباما که اخیراً ترجمه آن توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به فارسی صورت گرفته است شاید یکی از مهمترین منابعی باشد که بهقصد دریافت و فهم ساختار و ماهیت کلی تحریمهای ایران در آن دوران بتواند منشأ اساسی در راستای اقدامات ضد تحریمی در داخل کشور باشد.
ریچارد نفیو به مدت 10 سال مسئول امور ایران در شورای امنیت ملی در کاخ سفید و قائممقام هماهنگی سیاست تحریم در وزارت خارجه ایالاتمتحده بوده است. در حقیقت، نفیو را میتوان فرمانده چریکهای کتوشلواری جنگ تحریمی ایالاتمتحده علیه ایران خطاب کرد.
نفیو در این کتاب با عنوان «هنر تحریمها، نگاهی از درون میدان» به تشریح چارچوب فکری و عملی خود در طراحی تحریمها علیه ایران باهدف افزایش حداکثری تأثیر و موفقیت آنها میپردازد. این کتاب، به دلیل آنکه نه از بُعد نظری یا دانشگاهی، بلکه با دیدی کاملاً عملگرایانه و معطوف به مسئله تحریم گذاری میپردازد و توسط مسئول طراحی تحریمهای ایران نوشته شده، از آثار دیگر در این زمینه متمایز است. این کتاب، در آستانه سال 1397 شمسی در آمریکا منتشر شده و از این بابت نیز در ارتباط با تحولات مرتبط با ایران، تازگی دارد.
این كتاب از زمان كوتاهي كه منتشر شده تاكنون، در حد راهنماي آموزشي تحریم گذاري در سطوح بالاي دستگاه سیاستگذاری آمریكا معرفیشده است. بهعنوانمثال: دنيل فرید هماهنگکننده سابق وزارت خارجه آمریكا در امور تحریمها، ضمن توصيه كتاب به همقطاران خود مینویسد: «نفیو توانسته کتاب آموزشی استادانهای در این زمینه بنویسد. سروكارشان با كره شمالي، روسيه و ایران است و در مورد این كشورها نگراني دارند از كتاب هنر تحریمها مطالب زیادي میآموزند». همچنين، رابرت اینهورن مشاور ارشد سابق دفتر عدم اشاعه در وزارت خارجه آمریكا و عضو برجسته مؤسسه بروكينگز مینویسد: «نفیو با استفاده از تجربه دستاول خود بهعنوان یک مذاکرهکننده و سیاستگذار آمریكایي توانسته راهنماي بسيار خوبي را در حوزه ایجاد و اجراي تحریمها تدوین كند، تحریمهایی كه به ابزاري جالب و بسيار مهم از سياست دولت آمریكا تبدیل شده است، این كتاب حتماً باید توسط مقامات و كارشناسان حوزه كره شمالي، ایران و روسيه خوانده شود و در مورد بقيه چالشهای مهم امنيت ملي آمریكا نيز به کار گرفته شود».
دنيس راس مشاور رئیسجمهور سابق آمریكا باراک اوباما نيز درباره كتاب میگوید خود نفيو یكي از افراد تأثيرگذار و اجراكننده تحریمها بوده، نگاه وي و نتیجهگیری او در این زمينه از اعتبار بالایي برخوردار است و میتواند به سیاستگذاران كمك بسيار زیادي کند.
نویسنده در این كتاب به بيان نوع نگاه خود به تحریمها از منظر دوگانه «درد/استقامت» میپردازد. وي توضيح میدهد كه درد تحریمها را چه زماني، چگونه و بر کجا میتوان وارد كرد و درعینحال، استقامت طرف مورد تحریم را چگونه و بر اساس چه شاخصهایی میتوان سنجيد و تحریمها را چگونه متناسب با این شاخصها، تنظيم و باز تنظیم كرد كه بيشترین تأثير را برجاي بگذارد بهطوریکه درنهایت دیپلماسي وارد شده و نفع حداكثري را براي تحریم گذار به ارمغان بياورد.
نویسنده در جایجای كتاب خود نشان میدهد كه تحریم گذاري بهعنوان ابزار استراتژیك در دستگاه سياست خارجي ایالاتمتحده، نه امري صرفاً فني، بلكه بيشتر هنر تصمیمگیری و به كار گرفتن خلاقانه ابزارهاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و سياسي در این مورد است. بهعنوانمثال، نفيو نشان میدهد كه چگونه در عين تحریم اقلام مختلف، واردات كالاهاي لوكس را از تحریم مستثنا كرده تا به احساس اجتماعي تحریم شدگی بيشتر دامن بزند، یا مثلاً چگونه افزایش قيمت مرغ در ایران، موضوعي كه هدف تحریم نبوده، به افزایش فشار تحریمها كمك كرده است یا مثلاً چطور واردات برخي اقلام را منع نكرده تا ذخيره ارزي ایران با سرعت بيشتر و زودتر تحليل برود و... .
نتيجه كلي كتاب براي مخاطب ایراني و سیاستگذاران میتواند این نكته باشد كه اولاً تحریم گذار تحریم را بهعنوان ابزار اصلي و ثابت در جعبهابزار تعامل خود با كشورهاي دیگر میداند و این امر با اقدامات مقطعي قابلرفع نيست، چنانكه در مواعد و زمینههای مختلف قابلاستفاده مجدد است و ثانياً مهمتر از آن اینكه: آنچه سرنوشت جنگ تحریمي را مشخص خواهد كرد «هنر استقامت» در ابعاد مختلف آن و بهکارگیری روشهای مختلف سنتي و خلاقانه است كه در گام آخر میتواند نفع دیپلماتيك را براي كشور تحت تحریم رقم زند و بدون ساختن بستر استقامت، شروع از گام آخر میتواند نتایج معكوس به بار آورد.
نویسنده در درآمدی که بر این کتاب نوشته است بیان میکند:
این كتاب در مورداستفاده از تحریمها در سياست خارجي توسط یكي از اشخاص اهلفن و بهصورت عمده براي خود اهلفن و بهصورت عام براي فعالان در حوزه سياست خارجي نوشته شده است. این كتاب تحریمها را در بافتار كلي راهبرد سياست خارجي قرار داده و از مفاهيم و اصطلاحاتي استفاده میکند كه بهصورت آگاهانه به دلیل ماهيت معناشناختي آنها انتخابشدهاند، یعني مفاهيم و اصطلاحاتي چون درد و تحمل. این كتاب نهتنها تحریمها را در چارچوب کارایی و عدم کارایی آنها بررسي میکند، بلكه سؤالهای اساسي كه در این حوزه به وجود میآید و اطلاعاتي كه قبل از آغاز نظام تحریمها موردنیاز است و اینكه چه ساختاري باید به تحریمها بر اساس این پاسخها و اطلاعات بدهيم را نيز موردبررسی قرار میدهد. مهمتر اینكه كتاب حاضر تلاش میکند به مخاطبان خود كه در حوزه سياست خارجي فعال هستند چارچوب ذهني ارائه كند تا بدانند چگونه، كجا و چطور تحریمها را اعمال كنند. طراحي این كتاب اساساً مسائل پيش روي تحریم کنندگان را مدنظر قرار داده است، قائل به یك نگاه محتاطانه در اعمال تحریمهاست كه در آن باید پذیرفت تحریم موفق تحریمي است كه باید تدریجي و بر اساس آزمونوخطاهای مختلف باشد، كه این آزمونوخطاها از نظریههای قدیمي موجود در حوزه تحریم فاصله میگیرد. براي این منظور كتاب حاضر صرفاً نخواسته مطالعهای الگو محور و مفصل از موارد تحریم در دل تاریخ ارائه كند. کتابهایی هستند كه این نوع تحليل را ارائه کردهاند و به خوانندگان پيشنهاد میشود آنها را مطالعه كنند. یكي از کتابهای شاخص در این زمينه كه به چاپ سوم نيز رسيده، كتاب بازنگري در تحریمهای اقتصادي نوشته گري هافباور، جفري شوت و كيمبرلي اناليوت است. این كتاب با جزئيات مفصل، ماهيت تحریمها در دل تاریخ و اثرگذاري آنها در رسيدن به یك هدف مشخص را موردبررسی قرار میدهد و همچنين یافتههای مشخصي در مورد رفتارهاي آتي در حوزه تحریم ارائه داده و مشخص میکند چه تركيبي از ابزارها باید براي موفقيت برنامههای تحریم به کار گرفته شود. كتاب «چرا تحریمهای اقتصادی عمل نمیکنند؟» نوشته ریچارد پاپه نيز از همين روش تحليلي با نام دیگر استفاده میکند. خود آقاي ریچارد پاپه در گفتگوي بعدي خود با دیوید بالدوین نيز اطلاعات جالبي در مورد نحوه اعمال تحریمها در گذشته ارائه كرده و سؤالاتي در مورد موفقيت آنها نيز مطرح میکند. کتابهای دیگر نيز بهطور مشخص ارزش تحریمها در نظام اقتصادي را بررسي میکند نظير كتاب مهم «دولتمندی اقتصادی» اثر دیوید بالدوین و «پارادوکس تحریمها» اثر دان درنز. دو کتاب «جنگ از طریق ابزارهای دیگر» نوشته رابرت بلك وین و جن هاریس و همچنين كتاب «جنگ خزانهداری» نوشته خوان زاراته نيز اطلاعات مفيدي در این زمينه در خود دارند، البته این کتابها تنها نمونهای از صدها كتاب مقالهای است كه در دهههای گذشته نوشته شدهاند و تلاش میکنند به این سؤال پاسخ دهند كه آیا تحریمها عمل کردهاند و چگونه این اتفاق افتاده است.
نگاه نگارنده بهعنوان یك سیاستگذار كه دوره کاریاش را در طراحي و اعمال تحریمها عليه ایران در پاسخ به توسعه برنامههای هستهای به این كشور گذرانده میتواند نگاه مفيدي باشد. نگارنده معتقد است و بهشدت بر این قضيه اصرار دارد كه تحریمها توانستند نقش مهمي در تغيير رفتار ایران ایفا كرده و این كشور را وادار به مذاكره در مورد برنامه هستهایاش كنند. پس خود من از توافقي كه با ایران به دست آمد بهعنوان عاملي مهم در رفع تحریمها دفاع میکنم. در زمان نوشتن این كتاب این توافق همچنان پابرجاست گرچه ممكن است تحت فشارهاي شدیدي كه دولت آقاي ترامپ به وجود آورده این توافق دستخوش تغيير شود. اميدوارم بتوانم نشان دهم كه سياستمداران حوزه تحریم چه تفكري در مورد این مشكلات دارند و چگونه راهبردهایي را براي مقابله با آنها به کار میبندند و اینكه آیا ما در این مسير درست رفتهایم یا كار غلط بوده است و اینكه در آینده چه اتفاقاتي خواهد افتاد.