بازدید 6740
۲

از ستایش تا بهاره، آزمون انسانیت و انصاف

دکتر مجتبی نوروزی
کد خبر: ۸۰۶۰۵۳
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۳:۱۲ 08 June 2018

طی روزهای گذشته بار دیگر رخدادی ناخوشایند و رفتاری حیوانی با دختر خردسالی که به مانند نامش به لطافت بهار است، ضمن جریحه دار کردن قلوب تمام انسان هایی که خبر را شنیدند و تصاویر این نازدانه را دیدند، یاد و خاطره ستایش قریشی در اذهان زنده شد. دختری که به سرنوشتی بس تلخ تر از بهاره دچار شد. از زمان درج خبر تقریبا تمام برخوردها و واکنش ها و اظهار نظرها در این زمینه را رصد کرده و خوانده ام. واکنش هایی که وجه غالب آن تاکید بر برخورد انسانی و بدون توجه به مرزها و ملیت ها و برچسب های اعتباری دنیای مدرن بود و این یعنی هنوز فراتر از تمام این دسته بندی ها انسانیت است که حاکم بر روح و احساس جامعه بشری می باشد. همدردی ها و توجهاتی که از جانب اشخاص گوناگون در جایگاه های مختلف اجتماعی صورت گرفت تا شاید کمی و تنها کمی از درد و رنج این خانواده زجرکشیده بکاهد. امیدوارم درد حاکم بر قلب های ما با شنیدن چنین اخباری که متاسفانه این روزها در ایران و افغانستان کم هم شنیده نمی شوند، ما را وادار به حرکتی برای فهم و رفع ریشه های چنین معضلاتی کند.

اما با وجود برخوردهای انسانی بدون توجه به خط کشی های اعتباری پیش گفته متاسفانه برخوردها و اظهارنظرهای ناصحیحی هم انجام شد تا ثابت کند انسان ها برای کسب نمره قبولی در آزمون انسانیت و انصاف علاوه بر احساس انسانی نیازمند توجه به برخی اصول اخلاقی هم در چنین شرایطی هستند.
نخست، باید توجه داشته باشیم دایره تاثیر برخی برخوردهای احساسی و غیرمنطقی مرزهای موضوع و زمان را در می نوردد و گاه تا چندنسل اثرات ویران کننده آن بر روح بشر سنگینی می کند و اگر چنین برخوردهایی از جانب صاحبان رسانه صورت بگیرد بی شک تاثیرات آن چندبرابر خواهد بود. در همین روزها بارها اشتباه مرگبار رسانه های دهه 1370 در موضوع خفاش شب و تحریک احساسات مردم و غالب کردن ملیت بر انسانیت از سوی افراد مختلف تذکر داده شد. پس امروز که دایره رسانه بسیار گسترده تر از دو دهه قبل شده است و هر فردی می تواند خود رسانه ای موثر باشد باید توجه کنیم که اگر امروز ما هم دردی انسانی را که همه ما در آن داغداریم به خطا با پرداختن به مسایلی چون مرز و ملیت مضاعف سازیم و به جای همدردی و همفکری برای حل معضل تخم کینه بکاریم، در آینده ای نه چندان دور دیگران چه قضاوتی درباره ما خواهند کرد.

دوم، در تجربه موضوع ستایش قریشی سه گروه نمره قبولی در آزمون انسانیت و انصاف گرفته و به نظر نگارنده گروهی در آزمون انصاف دچار خطا شدند. نخست، مردم فارغ از ملیت بزرگترین نمره قبولی را در آن رخداد جانسوز گرفتند و ثابت کردند در چنین رویدادهای تلخی برچسب های تولید شده در دوران مدرن مبنای عمل و اقدام ایشان نخواهد و انسانیت سرلوحه تمام کنش ها و واکنش های ایشان است. به گواه بسیاری از دوستان عزیز مهاجرم و بر اساس مشاهدات فعالیت های گروهی از رفقای نازنینم از همان ساعات نخست و تا همین امروز مردم ایران در کنار خانواده آسیب دیده بودند و هستند. شاید سال ها باید بگذرد تا داستان همراهی های معلمی دلسوز با خانواده قریشی نقل محافل بشردوستی شود. دوم، همه صاحبان رسانه که در آن مقطع فارغ از مرزها و ملیت ها موضوع را پیگیری و به نتیجه رساندند. رسانه هایی که تلاش کردند حتی در استفاده از واژگان خط کشی های رایج را در هم شکنند و القای دوگانگی در یک مساله انسانی نکنند. سوم، نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران که با وجود فشارهای فراوان از سوی افکار عمومی و رسانه ها از مسیر درست عدالت و تخصص خارج نشدند و با دقت و جدیت تمام در جهت تحقق عدالت کوشیدند و من یقین دارم در پرونده بهاره عزیز و دوست داشتنی هم همین اتفاق خواهد افتاد. البته باید توجه داشت رسیدگی به چنین پرونده هایی پیچیدگی های فنی خاص خود را دارد که چندان با هیاهوی رسانه ای سازگار نیست و بی شک این حرف هم به معنای عدم پیگیری رسانه ها و افراد مورد توجه مردم نیست.


اما گروهی که در پرونده ستایش قریشی از نظر نگارنده در آزمون انصاف نمره قبولی نیاوردند، گروهی بودند که پیش از به نتیجه رسیدن پرونده به اشکال مختلف تهمت های فراوانی را به دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی ایران روا داشتند اما زمانی که بر خلاف قضاوت ایشان پرونده با نهایت دقت به سرمنزل عدالت رسید زبان در کام کشیدند و انصاف را به عنوان یک صفت برجسته انسانی فدای پیش فرض های ذهنی خود نمودند.

سوم، می خواهم در پایان این نوشتار سراسر رنج و درد مدال طلای کج فهمی و کج سلیقگی را تقدیم آن نماینده مجلسی کنم که نمی توانم وی را نماینده مردم شریف خمینی شهر بدانم. کسانی که هر موضوعی را دریچه تنگ سیاست بازی های خطی خود می بینند و باید برایشان در این ایام و لیالی طلب شفا کرد. نماینده نمایی که چشم بر درد و رنج انسانی میبندد و تنها در فکر آن است که ماهی خود را از این آب گل آلود صید نماید را نمی دانم چه بنامم. کسانی که راه حل تمام مشکلات را کتمان آن می دانند و برای آن هزاران دلیل می تراشند و هماره برای رسیدن به مقصود خود واهمه ای از هزینه کردن از تمام مقدسات و... ندارند نمیدانم چگونه سیاست ورزانی هستند که افق دیدشان حتی تا نوک دماغ مبارکشان هم نیست.


در پایان از همه فعالان اجتماعی و فرهنگی تقاضا دارم بیایید هر کمک واقعی که از دستمان می آید برای بهاره و بهاره های سرزمین هایمان انجام دهیم تا محیطی امن در همه جا برای کودکان این بزرگترین هدایای خداوند به بشر فراهم سازیم.

دکتر مجتبی نوروزی- معاون رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
چه زود بهار زندگی بهاره خزان شد
بعنوان یک ایرانی تقاضا دارم: شدیدترین مجازات بر علیه متجاوزان و جنایتکارانی که بر علیه کودکان مرتکب جنایت میشوند فارغ از هر قوم، ملیت و کشوری چه قربانی و چه مجرم.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر