به گزارش «تابناک»؛ از تخریب چندین خانه تاریخی در شیراز برای توسعه محله تا آوار کردن مسجد حوض معجردار در مشهد مقدس برای باز کردن نمای یک مال گرفته تا آتش زدن عمدی خانه دریابیگی برای خروجش از فهرست میراث ملی و خروج خانه حسام لشکر از آن فهرست با رأی دادگاه در راستای تخریب و ساخت پاساژ، اخبار نومید کننده در حوزه میراث به قدری است که اگر نمونه تاریخ گذشته اش را هم رو کنید، مشتری خواهد یافت!
درست مثل اتفاقی که در روزهای اخیر در فضای مجازی رخ داد و هنوز ادامه دارد. اتفاقی از جنس انتشار یک تصور و اضافه کردن متنی به عنوان توضیح به آن که بسیاری از مردم با خواندن آن سری به نشان تأسف تکان میدهند و رنجور میشوند، به ویژه آنهایی که علاقه مند به میراث کشورشان هستند و برایشان هر سنگ و خاک و آجری، سنگ و خاک و آجر نیست.
ماجرا از این قرار بود که تصویری از بخشی از عمارتهای حاشیه میدان منحصر به فرد «حسن آباد» تهران در شبکههای اجتماعی منتشر شد که زیرش نوشته شده بود: «کاری که بانک ملی با میدان حسن آباد کرد»؛ کاری که شرحش در تصویر بود. تصویری که در بخشی از آن، عمارت تاریخی و زیبا به چشم میخورد و در بخش دیگری از آن، همان عمارت با سازهای زشت که بر آن بنا شده بود، به تصویر کشیده شده بود.
تصویری رنج آور و تلخ که به سرعت در شبکههای اجتماعی بازتاب یافت و حتی برخی را بر آن داشت که در اخبار یا ارتباط با رسانهها پیگیر ماجرا شوند و از آن مهم تر، به سکوت مسئولان در قبال رویداد یاد شده، واکنش نشان دهند. تکاپویی که برای بروز آن چندین دهه دیر شده بود، چون ساخت و ساز صورت گرفته در این میدان، نه مربوط به روزها، ماهها و حتی سالهای اخیر، که متعلق به چندین دهه قبل است!
بله، یک تصویر نادرست ـ که دو ضلع متفاوت از میدان را شامل میشد، نه یک ضلع، قبل و بعد از یک اتفاق شوم را ـ بسیاری را به خطا دچار کرد تا هیچ رهاوردی به دنبال نداشته باشد. تکثیر یک اشتباه در ابعاد وسیع که حواشی زیادی آفرید و به رغم تکذیب ماجرا، هنوز ادامه دارد. جالب آنکه برخی فهمیدهاند که بلای نازل شده بر سازههای پیرامون میدان، مربوط به چهل سال پیش است و در موضعی جدید، خواستار برچیدن بنای بانک توسط مسئولان شده اند.
رویکردی که چه بسا قابل اعتنا هم به نظر برسد، اما آرمانیتر از چیزی است که انتظار تحققش را داشته باشیم. از این روی میگوییم آرمانی و ورای آن است که اخبار فراوان حوزه میراث پیش رویمان قرار دارد و مانع از آن میشود که انتظار داشته باشیم مسئولانی که حیات برخی میراث را نمیتوانند حفظ کنند، بتوانند هزینه گزافی صرف خرید بانک ملی کرده و عمارت زشت شده حسن آباد را احیا کنند.
مسئولانی که تفاوت چندانی با خیلی از ماها ندارند؛ مایی که برای زخم وارد آمده بر چهره حسن آباد نگران میشویم و افسوس میخوریم و موضع میگیریم، ولی بی خبریم در دیگر نقاط کشور و بر سر میراثهای بی قیمت آنها چه میآید، که اگر بی خبر نبودیم، یک بار هم برای امثال «میرملاس» هشتگ میزدیم و اظهار تأسف میکردیم.
برای گنجینه پارینه سنگی کوهدشت که نه مسئولان آن گونه که باید هوایش را دارند، نه مردم و بازدیدکنندگان و نه کاربران فضای مجازی و خیل جمعیتی که اگر برای حفظ میراث ارزشمند میهنمان گام بردارند، بعید است این همه اخبار ناخوش از حوزه میراث به گوش برسد!