بازدید 24907

آخرين جزئيات قتل سولماز و سوگند به دست پدرشان

کد خبر: ۷۳۷۲۱۱
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۸ 10 October 2017
مادر سوگند و سولماز، دو دختر جواني كه پدرشان در حادثه‌اي هولناكي آنها را به قتل رسانده بود نا‌گفته‌هاي زندگي‌اش را براي قاضي پرونده توضيح داد. پدر خانواده پس از حادثه با خوردن قرص سيانور به زندگي خودش پايان داد.

به گزارش جوان، رسيدگي به اين پرونده از ساعت 23 شامگاه دوشنبه بيستم شهريور‌ماه امسال همزمان با كشف جسد مرد ميانسالي همراه دو دخترش در خانه‌اي حوالي فلكه سوم تهرانپارس از سوي تيم جنايي دادسراي امور جنايي تهران به جريان افتاد.
 
شب حادثه قاضي ايلخاني، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران كه همراه تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حادثه حاضر شده بود با جسد دو دختر 16 و 21 ساله به نام‌هاي سوگند و سولماز داخل آشپزخانه روبه‌رو شدند كه با اصابت ضربات چاقو به قتل رسيده بودند. همان ابتداي تحقيقات مشخص شد پدر خانواده به خاطر قهر همسرش، دو دخترش را به طرز هولناكي به قتل رسانده و در ادامه خودش با خوردن سيانور به زندگي‌اش پايان داده‌است.  

صبح ديروز، مادر سوگند و سولمازبه همراه دو برادرش براي تحقيقات در دادسراي امور جنايي حاضر شدند.
 
مادر دو دختر فوت شده گفت: 26 سال قبل با شهرام ازدواج كردم. زندگي خوبي داشتيم و حاصل زندگي ما سوگندو‌سولماز بود تا اينكه شهرام معتاد به ترياك شد. اعتياد از يك سو و نداشتن كار مناسب از سوي ديگر زندگي ما را تلخ كرد. پس از اين خانواده‌ام به من كمك مي‌كردند، اما بد‌اخلاقي‌ها او هر روز بيشتر مي‌شد تا جايي كه او مرا كتك مي‌زد و حتي چند بار آب جوش روي بدنم ريخت.
 
من به خاطر دخترانم تحمل مي‌كردم و حتي از او شكايت هم نكردم تا اينكه مادر شهرام فوت كرد و شوهرم خانه‌مان را به خانه مادرش كه دو دانگه از آن به نام او بود، منتقل كرد. بعد از آن بود كه اختلافات و درگيري‌هاي ما بيشتر شد به طوريكه صداي درگيري و فريادهاي ما همسايه‌ها را آزار مي‌داد.

وي ادامه داد: مردادماه امسال درگيري ما به اوج خود رسيده بود تا اينكه نيمه شبي در اواسط مردادماه شهرام مرا از خواب بيدار كرد و گفت: از خانه‌ام بيرون برو. آن شب دخترانم مانع شدند، اما صبح به خانه پدرم رفتم و بعد از آن هم به دادگاه رفتم و درخواست طلاق دادم. به شهرام گفته بودم كه مهريه و نفقه نمي‌خواهم فقط دخترانم را به من بدهد، اما او قبول نمي‌كرد و مي‌گفت هرگز اجازه نمي‌دهد دخترانم از او دور شوند. من هميشه نگران دخترانم بودم، اما هر وقت سوگند و سولماز را ملاقات مي‌كردم آنها از پدرشان راضي بودند و مي‌گفتند در خانه مشكلي ندارند. آخرين بار شب حادثه به آتليه‌اي رفتم كه سولماز آنجا كار مي‌كرد. دخترم را براي آخرين بار ديدم و هرگز فكر نمي‌كردم پدرشان دست به اين حادثه هولناك بزند. دخترانم به من گفتند طلاقم را بگيرم. 
 
وي درباره دست نوشته شوهرش پس از حادثه گفت: برادرم در نمايشگاه خودرو كار مي‌كند و شهرام 20 ميليون تومان به برادرم داده بود و برادرم پس از خريد و فروش خودرو سودش را با او تقسيم مي‌كرد. شوهرم زماني كه با من درگير مي‌شد به خانواده‌ام فحاشي مي‌كرد و درخواست مي‌كرد پولش را به او پس دهند و زماني كه آشتي مي‌كرد دوباره پشيمان مي‌شد و پولش را نمي‌گرفت، اما آخرين بار اصرار داشت برادرم پولش را پس دهد كه به او گفتم مدتي صبر كن تا پولت را از برادرم بگيرم. وي در پايان گفت: من هر گز فكر نمي‌كردم پدري فرزندان عزيزش را اينگونه به قتل برساند.
 
يكي از دايي‌هاي سوگند و سولماز هم گفت: ما اصلاً در زندگي شهرام و خواهرم دخالتي نداشتيم حتي به او كمك مي‌كرديم. زماني كه اجاره خانه‌اش عقب مي‌افتاد به او پول مي‌داديم. يك‌بار كه در دادسرا بازداشت شده بود با گذاشتن فيش حقوقي او را آزاد كرديم. او يك‌بار خواهرم را روبه‌روي من و پدرم كتك زد، اما ما سكوت كرديم و دوست داشتيم زندگي آنها ادامه داشته باشد.
 
وي در پايان گفت: چندين سال قبل دو برادر شهرام هم به زندگي‌شان پايان دادند، اما من هرگز فكر نمي‌كردم او اين حادثه تلخ را رقم بزند.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # صادق زیباکلام # سیل # خداداد افشاریان
آخرین اخبار
وب گردی