بازدید 12669
تعابیر بی‌سابقه آیدین آغداشلو؛

بدنه سینمای قبل از انقلاب، بدنه بدی بود / فیلم‌هایی که امروز مجوز می‌گیرند، مبتذل‌ترین چیزهای تاریخ بشریت است / به بهشتی گفتم، فارابی را به وجود آوردید که سینمای مبتذل را از بین ببرید، اما فیلم‌فارسی که از بین نرفت

داریوش مهرجویی تعریف می‌کرد که وقتی داشته فیلم گاو را می‌ساخته، ناچار شده به خاطر تحمیل نظر رئیس ژاندارمری تمام خانه‌ها را با دوغاب سفید کند. چون معتقد بودند که سیاه‌نمایی است... بعضی از مهم‌ترین فیلم‌های جایزه‌برِ بعد از دوران انقلاب، من می‌توانم بگویم که این‌ها در حقیقت دارند سریال تلویزیونی را تک فیلم می‌سازند... تعداد نوابغ سینمای ایران، از سال 40 تا 57، ده‌ها برابر تعداد نوابغ فیلم‌سازِ امروز است.
کد خبر: ۷۲۵۰۱۳
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۳:۳۳ 26 August 2017
بدنه سینمای قبل از انقلاب، بدنه بدی بود / فیلم‌هایی که امروز مجوز می‌گیرند، مبتذل‌ترین چیزهای تاریخ بشریت است / به بهشتی گفتم، فارابی را به وجود آوردید که سینمای مبتذل را از بین ببرید، اما فیلم‌فارسی که از بین نرفت
آیدین آغداشلو نویسنده و نقاش برجسته ایرانی نقدهای تندی را نسبت به وضعیت ادبیات، هنرهای تجسمی و سینمای ایران مطرح کرد و صریح‌ترین مواضعش را در جریان این نقدها نسبت به گذشته و اکنون با حاضران در یک سخنرانی در کانادا در میان گذاشته است؛ ادبیاتی که معمولاً هنرمندان همتراز با او از استفاده از آن پرهیز می‌کنند و محافظه‌کارتر سخن می‌گویند.
 
به گزارش «تابناک»؛ آیدین آغداشلو به تازگی در گالری آرتا کانادا ـ که متعلق به همسرش است ـ در جریان یک نمایشگاه سخنرانی درباره شرایط هنری کشور داشته است. آغداشلو در جریان این سخنرانی ابتدا گریزی به ادبیات زده و گفته است: شخصی در اینستاگرامم نوشته بود که چه معنی دارد یک نقاش درباره‌ی ادبیات صحبت کند. من هم در مقام جواب این هشت جلد کتابم را با خود به اینجا آوردم تا معلوم شود، من فقط نقاش نیستم. این کتاب‌ها توضیح می‌دهد که من نویسنده‌ام، و دوست دارم نویسنده باشم.
 
این هنرمند نخست دست بر بازار نشر گذاشته است؛ جایی که تیراژ اکثر کتب به سختی سه رقمی می‌شود و اگر به پشت جلدها بتوان اعتماد کرد نیز اوضاع چندان جالبی حاکم نیست. آغداشلو با طرح این پرسش که «می‌خواهم بگویم چرا ادبیات معاصر ایران، دوره‌ دشوار و بحرانی را از سر می‌گذارند؟» در بخشی از پاسخ مفصل خود به این پرسش، تأکید کرد: الان کسی نمی‌تواند از راه قلمش زندگی کند. شرایط الان طوری است که هر کتاب در 800، 850 نسخه چاپ می‌شود. چه کسی با این‌ها می‌تواند زندگی‌اش را تأمین کند. دوستانی را داشته‌ام و دارم که برای مستقل ماندن، زیاد نوشتند و زیاد چاپ کردند. اما کیفیت کارشان نزول کرد. فقط به این خاطر که زیاد می‌نوشتند تا زندگی‌شان را تأمین کنند... .
 
آغداشلو افتادن هنرمندان در مسیرهای مشکل از قبل ایجاد شده و سانسور را مهم ترین چالش‌ها در حوزه ادبیات خوانده و تلاش‌های هنرمندان در این مسیر را منتهی به نقطه مطلوبی ندانسته است. او در عین حال، کیفیت ادبیات ایران به ویژه قصه نویسی را نیز به چالش می‌کشد و همزمان با اینکه موقعیت تئاتر ایران را درخشان می‌داند و تئاتر را این گونه با ادبیات مقایسه می‌کند: من هر بار که صحبت کرده‌ام، از نسل جدیدِ نابغه‌های شگفت‌انگیز ایران معاصر گفته‌ام و اشاره کرده‌ام که این‌ها چه جایگاهی دارند، و اینکه این نسل چقدر در همه‌ی زمینه‌ها درخشان‌ است. الان تئاتر ایران، تئاتر قابل توجهی است. پر از تجربه‌های شگفت‌انگیز است. تجربه‌هایی که شما حتی در دهه‌ی 70 میلادی هم نمونه‌هایش را نمی‌توانید پیدا کنید. سینمای ایران نمونه‌ها و نظایر بسیاری دارد. اما نتیجه‌ای که من از ادبیات ایران می‌گیرم، برای خودم نتیجه‌ی تلخی است.
 
بدنه سینمای قبل از انقلاب، بدنه بدی بود / فیلم‌هایی که امروز مجوز می‌گیرند، مبتذل‌ترین چیزهای تاریخ بشریت است / به بهشتی گفتم، فارابی را به وجود آوردید که سینمای مبتذل را از بین ببرید، اما فیلم‌فارسی که از بین نرفت 
آغداشلو می‌افزاید: یعنی فکر می‌کنم که ادبیات معاصر ایران، در کنار همه‌ی نوابغ درخشانی که حتی قبل از دهه‌ی 30 عمرشان دارند زندگی می‌کنند، نفس‌گیر و نفس‌بُر است. آن‌ها با مخاطبشان نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند. نمی‌توانند مخاطب خودشان را بپرورانند. در نتیجه خودشان را به در و دیوار می‌زنند. البته اشکالی ندارد. هنرمند خودش را به در و دیوار می‌زند؛ مسأله‌ای نیست؛ اما خسته می‌شود. از نفس می‌افتد. عمر فعالش از یک دهه نمی‌گذرد. جوان‌مرگ می‌شود. بالاخره هر هنرمندی باید دایره‌ی مخاطبین خودش را جور کند. ولی وقتی دایره‌ی مخاطبینش‌ به این محدودی انتخاب می‌‌شود، آن‌وقت جامعه‌ی فرهنگی تبدیل به مجمع‌الجزایر می‌شود. مجمع‌الجزایری که هر جزیره‌ای، با جزیره‌ی نزدیکش فاصله دارد، و پلی نیست که از این جزیره به آن جزیره رفت. پس پخش و پراکنده می‌شوند.
 
این نقاش برجسته ایرانی سپس به سراغ سینما می‌رود و پس از مقایسه سینما و ادبیات، سینمای ایران را به چالش می‌کشد و می‌گوید: سینمای ایران در سطح بین‌المللی تثبیت شده است. به غلط یا به درست. این فرق می‌کند با ادبیات ما که بسیار کم معرفی و ترجمه شده است. پس مسائل ادبیات معاصر ایران، به صورت مشکلات درونی درآمده و حمایت جامعه‌ی جهانی را پشت سر خودش ندارد.
 
آغداشلو با بیان اینکه به سینمای قبل از 57، شاید بیشتر با یک نگاه نوستالژیک نگاه می‌شود، ادامه داد: ولی بدنه‌ آن سینما، در اصل بدنه‌ی بدی بود. البته تعدادی نابغه بودند که داشتند کار خودشان را می‌کردند. داریوش مهرجویی تعریف می‌کرد که وقتی داشته فیلم گاو را می‌ساخته، ناچار شده به خاطر تحمیل نظر رئیس ژاندارمری تمام خانه‌ها را با دوغاب سفید کند. چون معتقد بودند که سیاه‌نمایی است؛ چیزی که من می‌توانم بگویم بحث درباره‌ی سیستم و نابغه است.
 
این هنرمند افزود: ما وقتی سیستم‌ها را مقایسه می‌کنیم، این سیستم‌ها هر کدام‌شان یک‌سری ویژگی‌‌‌هایی دارند. در زمان شاه، شما اگر به مقام اعلی‌حضرت کاری نداشتید، بقیه‌ی کارها اشکال نداشت؛ بنابراین یک قالب تعریف‌شده وجود داشت که همه‌ی فیلم‌سازان خودشان را با آن تطبیق می‌دادند. ولی وقتی نگاه می‌کنید، می‌بینید که بعضی از مهم‌ترین هنرمندان سینماگر آن دوره در حقیقت، میراث‌رسانِ دوره‌ی بعد از انقلاب شدند. بعد از انقلاب چند فیلم‌ساز به وجود آمد. در این تردیدی نیست.

آغداشلو درباره مدل معماری بهشتی برای سینما و تبعات فاجعه بارش نیز به صراحت گفته است: یک‌وقتی آقای سیدمحمد بهشتی به من گفت، ما آمدیم بنیاد فارابی را تأسیس کردیم تا سینمای مبتذل را از بین ببریم. من اخیراً شنیدم که یکی از مدیران فرهنگی آن دوره، از طرف مدیران رسمی بعد، مورد اعتراض قرار گرفته بود که تو به چه حقی این همه فیلم را سوزاندی؟ یعنی خروارها فیلم را آتش زدند. من به شوخی، به آقای بهشتی عنوان کردم که بله، شما فارابی را به وجود آوردید که سینمای مبتذل را از بین ببرید، اما فیلم‌فارسی که از بین نرفت.
 
این هنرمند تأکید کرد: این فیلم‌هایی که الان دارند می‌سازند و مجوز می‌گیرند، مبتذل‌ترین چیزهای تاریخ بشریت است. پس نوع ابتذال فرق کرده. جسارت است که این را بگویم ولی الان حتی درمورد بعضی از مهم‌ترین فیلم‌های جایزه‌برِ بعد از دوران انقلاب، من می‌توانم بگویم که این‌ها در حقیقت دارند سریال تلویزیونی را به صورت تک فیلم می‌سازند. در هر دو دوره نوابغی وجود دارند. من فکر می‌کنم تعداد نوابغ سینمای ایران، از سال 40 تا 57، ده‌ها برابر تعداد نوابغ فیلم‌سازِ امروز است.

آغداشلو در ادامه ادبیاتش را با تندی بیشتری پی گرفت و عنوان کرد: این فیلم‌هایی که الان دارند می‌سازند و مجوز می‌گیرند، مبتذل‌ترین چیزهای تاریخ بشریت است. پس نوع ابتذال فرق کرده. جسارت است که این را بگویم ولی الان حتی درمورد بعضی از مهم‌ترین فیلم‌های جایزه‌برِ بعد از دوران انقلاب، من می‌توانم بگویم که این‌ها در حقیقت دارند سریال تلویزیونی را به صورت تک فیلم می‌سازند.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۳
انتشار یافته: ۱۰
با شما موافقم که فیلم هایی که میسازند ابکی است ولی اگر قبلا نوابغ زیادتر داشتیم پس چرا الان جایزه های بین المللی ایران زیاد تر از گذشته شده؟!!!!!!
نمونش نهنگ عنبر ٢ كه بالاي بيست ميليارد هم ميفروشه !!!!
كلا گند خورده به فرهنگ و هنر و همه چيمون، آدم وقتي بعد از ديدن بعضي از فيلما از سينما مياد بيرون از خودش شرمنده س
افرین به تابناک که این خبر رو روی سایت آورد و آفرین به استاد به خاطر صراحت و آزادگی و دغدغه همیشگی ایشان
خیلی هم تند نبود
تابناک سپاس از بیان دیدگاههای آیدین آغداشلو سخنان ایشان در زمینه هنر و ادبیات معاصر بدرستی و روشنی و بدون تعارف گفتن حقیقت بود.
سینمای قبل از انقلاب عالی بود مانند:قیصر وداشآکل و....
پاسخ ها
عمو فرید
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۵
گوزن ها
بسمه تعالی
صدا و سیما که همش لاپوشونی میکنه. با اون افتضاء بخشی از بازیگران که منجر به رفتن رئیس قبلی و معاونش شد اونم بواسطه سخنان صریح برخی از بازیگران زن.
صحیح است.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر