موارد زیر را بررسی کنید و ببینید آیا حسابداری شخصی میتواند در این مورد به شما کمک کند؟
آیا تابهحال با عرق سرد در کنار کیسههای پر از خریدهای غیرضروری از فروشگاههای مرکزی شهر که روی همدیگر تلنبار شدهاند و دورتادور تخت شما رو احاطه کردهاند از خواب پریدهاید؟ نه… احتمالاً این اتفاق برایتان نیفتاده است. شما که دیوانه نیستید! اما اگر تابهحال با عادتهای خرج کردن پولتان کلنجار رفته باشید، میدانید زمانی که مقدار قابلتوجه از پولی را که بهزحمت به دست آوردهاید برای چیزی خرج میکنید که به آن نیاز نداشتید، چه حسی به سراغتان میآید.
یا ممکن است شما این جمله را بارها و بارها با خود تکرار کرده باشید که «من واقعاً نیاز دارم پول بیشتری پسانداز کنم». احتمالاً بعدازاین جمله کمی هم شانههایتان را بالا انداختهاید. چگونه این کار را میکنید؟ وقتی میخواهید برای خرید یک جفت کفش دیگر سراغ کارت عابر بانکتان بروید چگونه بر این احساس گناه غلبه میکنید؟
حالا چهکار باید کرد؟ ما راهکار زیر را در حسابداری شخصی به شما پیشنهاد میکنیم:
گام اول: بهجای کنترل کردن، مدیریت کنید!
کمی باید به این معانی دقت کنید. کنترل به معنای فرماندهی کامل است و این را به ذهن متبادر میکند که فرد توانایی آن را دارد تا کاملاً بر مخارجش مسلط شود. ممکن است این اتفاق برای مدتزمانی کوتاه ممکن باشد اما در بلندمدت مطمئناً دستورالعملی برای آغاز یک فاجعه است.
مطالعات علمی بسیاری نشان میدهند که عزم راسخ شما محدود است- پس چرا باید آن را برای کنترل کردن مخارجتان هزینه کنید؟
در عوض، بهترین راهکار آن است که سیستمی را به کار بگیرید که به شما کمک میکند تا مخارجتان را مدیریت کنید. شما با تغییر رویکردتان به روشی که در آن بر اساس ملاحظات و برنامهریزی تصمیمگیری میکنید، میتوانید شانس بیشتری برای ایجاد تغییر داشته باشید. ایجاد تغییر که بر پایه احساس گناه از خرج کردن باشد تنها چندین روز با شما همراه خواهد بود و درواقع بعد از مدتی اثرگذاری خود را از دست میدهد و محو میشود.
گام دوم: آگاهانه خرج کنید
اولین قدم برای محقق ساختن این تغییر حرکت از سمت مدلی بیاختیار و ناخودآگاه در خرج کردن بهسوی مدلی آگاهانه است.
شما میتوانید این کار را با پیگیری مداوم مخارجتان انجام دهید. اگر شما صرفاً از کارتهای بانکی استفاده میکنید، کار برایتان بسیار ساده است: اکثر بانکها در سیستمهای بانکداری اینترنتی خود به شما اجازه میدهند تا صورتحساب ماهیانهتان را ببینید. اگر از وجه نقد استفاده میکنید، پس سعی کنید تا رسیدهایتان را جمعآوری کنید. نگران «کنترل کردن» مخارجتان نباشید، بگذارید با ردگیری و دنبال کردن آنها شروع کنیم. سعی کنید همهچیز را مستند کنید. برای این کار میتوانید از نرمافزار اکسل و یا اپلیکیشنهای حسابداری شخصی که برای گوشیهای تلفن همراه طراحیشدهاند، استفاده کنید.
این کار را برای چندین ماه انجام دهید. ممکن است مخارج ضروری داشته باشید که غیرقابلاجتناب هستند (مثلاً هزینه درمانی – بدشانسی!). شما دادههای زیادی میخواهید تا بتوانید الگوی مخارج اضطراریتان را دربیاورید.
اینکه بدانید چقدر و برای چه چیزی هزینه میکنید ابتدای داستان است. زمانی که شما تصویری شفاف از مخارجتان داشته باشید، آن زمان میتوانید بیرحمانه شروع به کاهش آنها کنید. ممکن است نگاهی به صورتحسابهایتان بیندازید و ببینید که «وای! من چقدر زیاد بابت حجم اینترنت در ماه پول میدهم؟!» بهاینترتیب ممکن است تصمیم بگیرید این هزینه را (بهشدت) کاهش دهید. مثلاً با ارائهدهنده سرویس اینترنت خود تماس بگیرید و از او بخواهید سرویسی متناسب با نیازهای شما و حداقل هزینه به شما پیشنهاد دهد.
گام سوم: برنامهریزی کنید
زمانی بگذارید و هدفهایی را برای خود بنویسید. این هدفها میتوانند مثلاً اینگونه باشند که «من میخواهم ۱۰ درصد از مخارج ماهیانهام را صرف خرید کتاب و آموزش کنم». هدفتان را به نحوی بگذارید که کمتر از آن چیزی باشد که اکنون خرج میکنید. اگر میخواهید خیلی جاهطلب باشید سعی کنید ۳۰ درصد آن را کاهش دهید و اگر برایتان خیلی ناخوشایند است و میخواهید قدمهایی کوچک بردارید کاهش ۱۰ درصدی را هدفگذاری کنید. شما میتوانید درباره چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت ندارد (مانند اینترنت بهشدت پرسرعت خانگی) بهسرعت و به میزان زیادی صرفهجویی کنید و با دستودلبازی سهم مناسبی از مخارجتان را به موضوعاتی اختصاص دهید که دوستشان دارید (خرید کفش یا ثبتنام در باشگاه ورزشی).
به این صورت هیچ احساس گناهی برایتان باقی نمیماند یا حداقل کمتر احساس گناه خواهید کرد. همراه با مدیریت مخارج شما این آزادی را به خودتان میدهید تا به شکل عاقلانه برای چیزهایی خرج کنید که شما را خوشحال میکنند. همینطور میتوانید اهدافی برای پسانداز نیز برای خود تعریف کنید. تصمیم بگیرید پولی را که از صرفهجوییها به دست میآورید، جایی برای روز مبادا نگهدارید.
خیلی خوب، داشتن هدف خیلی خوب است – اما چگونه میتوانیم مطمئن شویم که واقعاً در مسیر اهدافمان حرکت میکنیم؟ پاسخ ساده ست. روش زیر را به کار بگیرید.
روشی که بهوسیله آن میتوانید به این مهم دست پیدا کنید روش پاکت نامه گفته میشود.
این روش به این شکل کار میکند: فرض کنیم یکی از اهداف نوشتهشده شما این است که ماهی ۱۵۰ هزار تومان هزینه میوه و سبزیجات کنید. بهاینترتیب این میزان پول را در پاکتی با نام «میوه و سبزیجات» قرار میدهید و کنار میگذارید. هر زمان که برای خرید میوه و سبزیجات میروید، برای تأمین مخارج این اقلام به پاکت آن مراجعه میکنید. زمانی که تمامی پول را خرج کردید، دیگر از میوه و سبزیجات در آن ماه خبری نخواهد بود.
در این سیستم شما تعداد زیادی پاکت نامه خواهید داشت: پاکتهای مجزایی برای کفش، اینترنت، عضویت باشگاه و غیره. اگر احتیاج داشتید میتوانید به سراغ سایر پاکتها بروید اما کل مبلغ پول ثابت است (تغییری نمیکند).
شما میتوانید در انتهای ماه ببینید که چگونه این کار را مدیریت کردهاید. اگر پولی برایتان باقی مانده است میتوانید آن را برای ماه بعد کنار بگذارید یا آن را پسانداز کنید. این یعنی حسابداری شخصی!
چگونه میتوان این شیوه پاکتی را برای کارتهای عابر بانک به کار گرفت؟
شما میتوانید بهراحتی به بانکتان مراجعه کنید و برای یک حساب درخواست چندین کارت عابر بانک بدهید. بهاینترتیب یک کارت عابر بانک را برای خریدهای میوه و سبزیجاتتان کنار بگذارید و ماهیانه مبلغ موردنیاز را به کارت مربوطه انتقال دهید (این کار هم میتواند دستی اتفاق بیفتد و هم میتوانید با برنامهریزی در خدمات بانکیتان، زمانبندی برای این انتقال از حساب اصلی به حسابهای فرعی قرار دهید تا این انتقال به شکل خودکار و ماهیانه صورت بگیرد). زمانی که حساب شما خالی شد، شما برای باقی ماه میوه و سبزیجات نمیخرید.
سعی کنید ایده پاکت نامه را بهعنوان یک استعاره در نظر بگیرید. ممکن است به نظر خیلی خوب نباشد که بخواهیم همیشه از وجه نقد استفاده کنیم. داشتن پاکتهای نامه پر از اسکناس بهخودیخود موضوع مسئلهداری است. بهتر است به اصلی که پشت این استعاره قرار دارد فکر کنید و آن را به کار بگیرید. مثلاً یک کاغذ بردارید. چندین ستون در آن بکشید و بالای هر ستون نام گروه مخارج و پولی که برای آن کنار گذاشتهاید، بنویسید. درست همان کاری که با پاکتها میکردید. سپس میزان مخارجتان در طول ماه را در داخل ستونها بنویسید و در پایان ماه، با یک جمع و تفریق ساده نتیجه را بررسی کنید.
تمام تلاش ما در این نوشته این بود که به شما بگوییم سعی نکنید مخارجتان را کنترل کنید. شما فقط باید از مخارجتان آگاه باشید. بهجای «کنترل کردن» مخارجتان، سبکی در زندگی به وجود بیاورید که شما را ملزم به پیروی از سیستمی بدون استرس و راحت کند. این کار بسیار سادهتر از آن است که با احساس گناه، خود را آزار دهید، شما اینطور فکر نمیکنید؟
بد نیست شما هم اگر از روش خاصی برای حسابداری شخصی استفاده میکنید، آن را به ما توضیح دهید. ما روشهای پیشنهادی شما را در مقاله ای جداگانه با نام خودتان منتشر میکنیم و برای دوستانی که موضوع حسابداری شخصی برایشان اهمیت دارد ارسال میکنیم.
منبع: مدیرمالی