بازدید 25932

تولید ناخالص داخلی چیست و چه تاثیری بر اقتصاد یک کشور دارد

کد خبر: ۶۹۸۵۲۶
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۴ 28 May 2017
میزان تولید ناخالص داخلی (GDP یا Gross Domestic Product) بهترین روش برای سنجش اقتصاد یک کشور است. تولید ناخالص داخلی شامل تمام چیزهایی است که توسط همه‌ی مردم و شرکت‌های واقع در یک کشور تولید می‌شود. نوشته زیر را بخوانید تا بیشتر با این مفهوم آشنا شوید.

تولید ناخالص داخلی چیست و چه تاثیری بر اقتصاد یک کشور دارد

برای محاسبه‌ی تولید ناخالص داخلی از این فرمول استفاده می‌شود:

هزینه‌ی مصارف شخصی + سرمایه‌گذاری + مخارج دولت + (صادرات منهای واردات)
در نتیجه به طور مختصر فرمول محاسبه‌ی تولید ناخالص داخلی می‌شود: (C+I+G+(X-M

انواع تولید ناخالص داخلی

روش‌های مختلفی برای سنجش تولید ناخالص داخلی یک کشور وجود دارد. اما شناخت انواع و کاربردهای آن بسیار مهم است.

تولید ناخالص داخلی اسمی: به عنوان مثال در سال ۲۰۱۵، تولید ناخالص داخلی آمریکا برابر حدود ۱۸ تریلیون دلار بود. این عدد نشان‌دهنده‌ی میزان اسمی تولید ناخالص داخلی آمریکاست؛ زیرا این برآورد خام است و افزایش قیمت نیز در آن لحاظ شده است. در آمریکا، اداره‌ی تحلیل آمارهای اقتصادی (BEA)، هر سه ماه یکبار این برآورد را انجام می‌دهد و هر بار با دریافت داده‌های جدید آن را مورد بازنگری قرار می‌دهد.

تولید ناخالص داخلی واقعی: به منظور مقایسه‌ی سال به سال خروجی‌های اقتصادی، باید تأثیر تورم را از محاسبات خارج نمود. برای این کار، تولید ناخالص داخلی واقعی محاسبه می‌شود که در آن از شاخص ضمنی قیمت استفاده می‌شود. این شاخص نشان می‌دهد که قیمت‌ها نسبت به سال پایه چه مقدار تغییر کرده‌اند. با ضرب شاخص ضمنی قیمت در تولید ناخالص داخلی اسمی، تولید ناخالص داخلی واقعی به دست می‌آید. در این محاسبات ۳ نکته مد نظر قرار می‌گیرد:

1- درآمد شرکت‌ها و افراد خارج از کشور در محاسبات وارد نمی‌شوند. در نتیجه تأثیر نرخ ارز و سیاست‌های تجاری از محاسبات حذف می‌شود.

2- تأثیر تورم از محاسبات حذف می‌شود.

3- تنها محصولات نهایی در محاسبات قرار می‌گیرند. مثلا، اگر یک شرکت تولید کفش، خود به تولید بند کفش نمی‌پردازد، تنها ارزش خود کفش محاسبه می‌شود، نه بند آن.

تولید ناخالص داخلی واقعی از مقدار اسمی آن کمتر است. در سال ۲۰۱۵، این مقدار در آمریکا برابر با حدود ۱۶ تریلیون دلار بود که اداره‌ی تحلیل آمارهای اقتصادی آمریکا آن را بر اساس سال ۲۰۰۹ به عنوان سال پایه محاسبه نموده است.

نرخ رشد: نرخ رشد تولید ناخالص داخلی میزان افزایشی است که در خروجی‌های اقتصادی سه ماهه‌ی یک کشور رخ می‌دهد. این نرخ دقیقا مشخص می‌کند که اقتصاد یک کشور با چه شتابی در حال رشد است. بسیاری از کشورها برای محاسبه‌ی نرخ رشد از تولید ناخالص داخلی واقعی استفاده می‌کنند تا تأثیر اقتصاد در این نرخ حذف شود.

سرانه‌ی تولید ناخالص داخلی: بهترین راه برای مقایسه‌ی کشورها از نظر میزان تولید ناخالص داخلی است؛ زیرا برخی از کشورها به این علت دارای خروجی‌های اقتصادی بزرگی هستند که جمعیت بیشتری دارند. برای داشتن مقایسه‌ای صحیح، نیاز به سرانه‌ی تولید ناخالص داخلی است. این معیار از تقسیم تولید ناخالص داخلی واقعی بر تعداد ساکنان یک کشور به دست می‌آید و مشخص‌کننده‌ی استاندارد زندگی در یک کشور است.

اطلاعات اقتصادی حاصل از تولید ناخالص داخلی

تولید ناخالص داخلی اسمی، خروجی اقتصادی مطلق هر کشور را اندازه‌گیری می‌کند. تولید ناخالص داخلی واقعی، امکان مقایسه‌ی کشورها را فراهم می‌آورد. در مقایسه‌ی اقتصاد دو کشور، باید تأثیر تورم و نرخ ارز را حذف نمود. بهترین روش برای این کار استفاده از شاخص برابری قدرت خرید است.

نرخ رشد نشان می‌دهد که آیا اقتصاد سریع‌تر از سه ماهه‌ی گذشته در حال رشد است یا کندتر. اگر تولید کمتر از سه ماهه‌ی قبل باشد، اقتصاد منقبض شده است و نرخ رشد منفی است. این نشانه‌ی بحران اقتصادی است که اگر نرخ رشد برای مدت بیشتری منفی بماند، بحران به رکود اقتصادی تبدیل می‌گردد. نرخ بیش از حد رشد نیز به اندازه‌ی بحران اقتصادی مطلوب نیست؛ چرا که نشان‌دهنده‌ی تورم شدید در اقتصاد است. نرخ رشد ایده‌آل معمولا بین ۲ تا ۳ درصد است.

تأثیرات تولید ناخالص داخلی

سرمایه‌گذاران دائما نرخ رشد را رصد می‌کنند تا بتوانند تخصیص دارایی‌های خود را همگام با سرعت تغییرات تنظیم نمایند. علاوه بر این، سرمایه‌گذاران نرخ رشد کشورها را مقایسه می‌کنند تا ببینند بهترین فرصت‌های سرمایه‌گذاری در کدام کشورها فراهم است. بسیاری از آنها دوست دارند سهام شرکت‌هایی را خریداری کنند که سرعت رشد بالایی دارند.

در آمریکا، بانک مرکزی برای تصمیم‌گیری در خصوص اجرای سیاست‌های انبساطی برای مقابله با بحران اقتصادی یا سیاست‌های انقباضی برای جلوگیری از تورم از نرخ رشد استفاده می‌کند. مثلا، فرض کنید نرخ رشد شتاب پیدا کرده است، در این صورت بانک مرکزی برای متوقف نمودن تورم نرخ بهره را بالا می‌برد. در این صورت، اقبال به سرمایه‌گذاری با بهره‌ی ثابت بیشتر می‌شود؛ چرا که در سال آینده نوسان نرخ بهره بالا خواهد رفت. اگر نرخ رشد کاهش یابد یا منفی شود، بیکاری و تعدیل نیرو در کشور در طول چند ماه افزایش می‌یابد. نزول رشد به این معناست که درآمدهای ناشی از کسب‌و‌کار پایین آمده است.

همچنین از گزارش‌های تولید ناخالص داخلی می‌توان دریافت که چه بخش‌هایی از اقتصاد در حال رشد و چه بخش‌هایی در حال نزول هستند. این به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند که تشخیص دهند سرمایه‌های خود را در کدام حوزه‌ها وارد کنند.

تفاوت با تولید ناخالص ملی (GNP)

تفاوت تولید ناخالص داخلی با تولید ناخالص ملی (Gross National Product) در این است که تولید ناخالص ملی شامل ارزش تمامی کالاها و خدماتی است که توسط شهروندان یک کشور، در سراسر دنیا تولید می‌شود. در صورتی که تولید ناخالص داخلی ارزش تمامی کالاها و خدماتی است که در «درون یک کشور» تولید می‌شود.


برگرفته از: thebalance

به نقل از chetor.com

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هفدهم رمضان