تجاوز چهار زورگير به زنان مسافر
پرونده چهار عضو باند زورگيري كه متهم هستند به برخي طعمه‌هاي خود تجاوز كرده‌اند در اختيار قضات دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت. اعضاي اين گروه از شامگاه 26 شهريور سال گذشته با شكايت پسري 25ساله تحت تعقيب قرار گرفتند.
به گزارش شرق اين جوان دانشجو وقتي به پليس شهريار مراجعه كرد به ماموران گفت: «براي اينكه از اسدآباد به خانه‌ام در شهريار بروم سوار پرايدي شدم كه به نظر مي‌رسيد مسافربر است. موقع سوار شدن يكي از سرنشينان عقب با اين بهانه كه زودتر پياده مي‌شود مرا وسط نشاند. همين كه روي صندلي نشستم به راننده سلام كردم ولي او در جواب فحاشي كرد. در همين لحظه دو مردي كه دو طرفم نشسته بودند چاقو و قمه بيرون كشيدند و مرا تهديد كردند. در حالي‌كه به شدت ترسيده بودم و جانم را در خطر مي‌ديدم ترجيح دادم تسليم شوم. آنها هر چه پول همراهم بود، گرفتند بعد جلو يك عابربانك توقف كردند و با پرسيدن رمز كارتم از حسابم پول برداشتند. زورگيران سپس مرا به منطقه‌اي بياباني بردند و حسابي كتكم زدند و بعد رهايم كردند. من به سختي توانستم خودم را به شهر برسانم و براي شكايت اقدام كنم.»ماموران سرگرم تحقيق براي يافتن ردي از زورگيران بودند كه دومين شكايت به پليس ارايه شد و اين بار نيز پسري جوان ماجرايي مشابه را تعريف كرد. او گفت: «چند دقيقه بعد از اينكه سوار پرايد شدم چهار مرد با قمه و چاقو مرا تهديد كردند و پول‌هايم را گرفتند. يكي از آنها براي اينكه مرا وادار به سكوت كند قمه‌اي را به پهلويم فشار مي‌داد. آنها از يك دستگاه خودپرداز براي خالي كردن حسابم استفاده كردند و بعد من را به بيابان بردند و از خودرو بيرون انداختند.»
ارتكاب جرم در ساعات شب و در محدوده زماني مشابه، تعداد متهمان، وسيله نقليه آنها و شگردشان مخصوصا براي برداشت پول از عابربانك كارآگاهان را به اين اطمينان رساند كه هر دو جرم توسط يك گروه انجام شده است. آنها دامنه تحقيقات‌شان را گسترش دادند اما هنوز ردي از متهمان به دست نيامده بود كه زني جوان عليه چهار پرايدسوار شكايت كرد و گفت: «من همراه پسر دوساله‌ام در شهريار سوار پرايد شدم. آن موقع به غير از راننده فقط مردي جوان در صندلي جلو نشسته بود. بعد از رسيدن به مقصد از راننده خواستم نگه دارد ولي او اعتنايي نكرد و به سرعت به مسيرش ادامه داد. من كه فهميده بودم آن دو نفر نيت شومي دارند با خواهش و التماس خواستم رهايم كنند. حتي به آنها گفتم به خاطر بچه‌ام كاري به كارم نداشته باشند ولي آن دو توجهي نكردند و در طول مسيرشان دو دوست ديگر خود را نيز سوار كردند و وقتي به منطقه‌اي بياباني رسيديم هر چهار نفر با زور و تهديد به من تجاوز كردند. آنها پسرم را هم كتك زدند بعد تمام اموالم را گرفتند و كفش‌هاي من و پسرم را درآوردند تا نتوانيم تعقيب‌شان كنيم. آنها به سرعت از آنجا دور شدند. پسرم به شدت وحشت‌زده بود و گريه مي‌كرد، خودم هم ترسيده بودم و نمي‌دانستم در آن تاريكي در منطقه‌اي كه ماشيني رد نمي‌شد چه بايد بكنم تا اينكه راننده يك نيسان سررسيد و نجات‌مان داد. بعد از آنكه به خانه رسيدم تصميم گرفتم عليه اين افراد شكايت كنم.» اين زن نيز مانند شاكيان قبلي مشخصات خودرو متهمان را در اختيار نداشت و همين موضوع كار را براي پليس دشوار مي‌كرد. تحقيقات هنوز بي‌نتيجه مانده بود كه اين بار زني 65ساله عليه زورگيران ناشناس شكايت كرد. او نيز جملاتي مشابه زن جوان به زبان آورد. البته گفت فقط دو نفر از زورگيران به او تعرض كردند.
كارآگاهان در حالي‌كه تعداد شاكيان باز هم افزايش يافته بود محدوده وقوع جرايم را زيرنظر گرفتند و بعد از مدتي تفحص توانستند ردي از متهمان به دست بياورند و آنها را دستگير كنند. اين افراد در بازجويي‌ها منكر ارتكاب هرگونه جرمي شدند و گفتند احتمالا اشتباهي رخ داده است ولي وقتي با شاكيان مواجهه حضوري داشتند جرم‌شان را گردن گرفتند و گفتند با شناسايي افرادي كه در ساعات شب به تنهايي منتظر تاكسي ايستاده بودند آنها را سوار و با تهديد چاقو و قمه از آنان زورگيري مي‌كرديم و به چند زن نيز تجاوز كرديم. كارآگاهان در تحقيقات تكميلي به اين نتيجه رسيدند كه متهمان 30 نفر را ربوده و از آنان زورگيري كرده و پول‌هاي موجود در حساب بانكي‌شان را برداشت كرده‌اند. به اين ترتيب اتهام اعضاي اين باند آدم‌ربايي، سرقت مقرون به آزار و تجاوز به عنف تشخيص داده شد و پرونده براي رسيدگي در اختيار قضات شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت. اين متهمان به زودي پاي ميز محاكمه خواهند رفت.
به گزارش شرق اين جوان دانشجو وقتي به پليس شهريار مراجعه كرد به ماموران گفت: «براي اينكه از اسدآباد به خانه‌ام در شهريار بروم سوار پرايدي شدم كه به نظر مي‌رسيد مسافربر است. موقع سوار شدن يكي از سرنشينان عقب با اين بهانه كه زودتر پياده مي‌شود مرا وسط نشاند. همين كه روي صندلي نشستم به راننده سلام كردم ولي او در جواب فحاشي كرد. در همين لحظه دو مردي كه دو طرفم نشسته بودند چاقو و قمه بيرون كشيدند و مرا تهديد كردند. در حالي‌كه به شدت ترسيده بودم و جانم را در خطر مي‌ديدم ترجيح دادم تسليم شوم. آنها هر چه پول همراهم بود، گرفتند بعد جلو يك عابربانك توقف كردند و با پرسيدن رمز كارتم از حسابم پول برداشتند. زورگيران سپس مرا به منطقه‌اي بياباني بردند و حسابي كتكم زدند و بعد رهايم كردند. من به سختي توانستم خودم را به شهر برسانم و براي شكايت اقدام كنم.»ماموران سرگرم تحقيق براي يافتن ردي از زورگيران بودند كه دومين شكايت به پليس ارايه شد و اين بار نيز پسري جوان ماجرايي مشابه را تعريف كرد. او گفت: «چند دقيقه بعد از اينكه سوار پرايد شدم چهار مرد با قمه و چاقو مرا تهديد كردند و پول‌هايم را گرفتند. يكي از آنها براي اينكه مرا وادار به سكوت كند قمه‌اي را به پهلويم فشار مي‌داد. آنها از يك دستگاه خودپرداز براي خالي كردن حسابم استفاده كردند و بعد من را به بيابان بردند و از خودرو بيرون انداختند.»
ارتكاب جرم در ساعات شب و در محدوده زماني مشابه، تعداد متهمان، وسيله نقليه آنها و شگردشان مخصوصا براي برداشت پول از عابربانك كارآگاهان را به اين اطمينان رساند كه هر دو جرم توسط يك گروه انجام شده است. آنها دامنه تحقيقات‌شان را گسترش دادند اما هنوز ردي از متهمان به دست نيامده بود كه زني جوان عليه چهار پرايدسوار شكايت كرد و گفت: «من همراه پسر دوساله‌ام در شهريار سوار پرايد شدم. آن موقع به غير از راننده فقط مردي جوان در صندلي جلو نشسته بود. بعد از رسيدن به مقصد از راننده خواستم نگه دارد ولي او اعتنايي نكرد و به سرعت به مسيرش ادامه داد. من كه فهميده بودم آن دو نفر نيت شومي دارند با خواهش و التماس خواستم رهايم كنند. حتي به آنها گفتم به خاطر بچه‌ام كاري به كارم نداشته باشند ولي آن دو توجهي نكردند و در طول مسيرشان دو دوست ديگر خود را نيز سوار كردند و وقتي به منطقه‌اي بياباني رسيديم هر چهار نفر با زور و تهديد به من تجاوز كردند. آنها پسرم را هم كتك زدند بعد تمام اموالم را گرفتند و كفش‌هاي من و پسرم را درآوردند تا نتوانيم تعقيب‌شان كنيم. آنها به سرعت از آنجا دور شدند. پسرم به شدت وحشت‌زده بود و گريه مي‌كرد، خودم هم ترسيده بودم و نمي‌دانستم در آن تاريكي در منطقه‌اي كه ماشيني رد نمي‌شد چه بايد بكنم تا اينكه راننده يك نيسان سررسيد و نجات‌مان داد. بعد از آنكه به خانه رسيدم تصميم گرفتم عليه اين افراد شكايت كنم.» اين زن نيز مانند شاكيان قبلي مشخصات خودرو متهمان را در اختيار نداشت و همين موضوع كار را براي پليس دشوار مي‌كرد. تحقيقات هنوز بي‌نتيجه مانده بود كه اين بار زني 65ساله عليه زورگيران ناشناس شكايت كرد. او نيز جملاتي مشابه زن جوان به زبان آورد. البته گفت فقط دو نفر از زورگيران به او تعرض كردند.
كارآگاهان در حالي‌كه تعداد شاكيان باز هم افزايش يافته بود محدوده وقوع جرايم را زيرنظر گرفتند و بعد از مدتي تفحص توانستند ردي از متهمان به دست بياورند و آنها را دستگير كنند. اين افراد در بازجويي‌ها منكر ارتكاب هرگونه جرمي شدند و گفتند احتمالا اشتباهي رخ داده است ولي وقتي با شاكيان مواجهه حضوري داشتند جرم‌شان را گردن گرفتند و گفتند با شناسايي افرادي كه در ساعات شب به تنهايي منتظر تاكسي ايستاده بودند آنها را سوار و با تهديد چاقو و قمه از آنان زورگيري مي‌كرديم و به چند زن نيز تجاوز كرديم. كارآگاهان در تحقيقات تكميلي به اين نتيجه رسيدند كه متهمان 30 نفر را ربوده و از آنان زورگيري كرده و پول‌هاي موجود در حساب بانكي‌شان را برداشت كرده‌اند. به اين ترتيب اتهام اعضاي اين باند آدم‌ربايي، سرقت مقرون به آزار و تجاوز به عنف تشخيص داده شد و پرونده براي رسيدگي در اختيار قضات شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت. اين متهمان به زودي پاي ميز محاكمه خواهند رفت.
