بازدید 5839

عشق شیشه‌ای یک زن در آن سوی مرزها

نمی‌توانم جلودارش باشم، شب‌ها همیشه در پاتوق و میهمانی‌های دوستانش است و وقتی به خانه می‌آید به جان ما می‌افتد. خواهر کوچک‌ترش که دانشجو است به خاطر مزاحمت‌های زهره خانه را ترک کرده و به خانه عمویش رفته است. پدرش هم که درگذشته و من قادر به کنترل دختر شیشه‌ای‌ام نیستم، حتی نوه‌ام با دیدن مادرش شوکه و وحشت زده می‌شود و مدام گریه می‌کند.
کد خبر: ۱۳۸۵۰۷
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۸۹ - ۰۸:۵۳ 27 December 2010
وطن امروز: زن جوان وقتی سفری به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس داشت به دام عشق سیاهی گرفتار شد. این زن با جدایی از همسر و دختر خردسالش پای در دنیای شیشه گذاشت تا جایی که مادرش آرزو دارد وی در زندان بماند.

سفر تلخ

«زهره» به همراه همسر و دخترش چمدان‌ها را بست تا سفری تفریحی به کویت داشته باشد، همه شاد بودند و هیچ‌کس تصور نداشت همین گردش خارجی زندگی‌شان را به باد خواهد داد.

در کویت پسر جوانی دور از چشم شوهر زهره در اطراف آنها می‌چرخید و زن جوان را با نگاه‌هایش جادو می‌کرد. همانجا بود که شماره‌هایی بین این پسر جوان و زهره رد و بدل شد و زندگی خانوادگی زن جوان به سوی ویرانی کشیده شد.

وقتی همه به تهران بازگشتند، زهره دیگر همان همسر و مادر مهربان نبود با هر بهانه‌ای خانه را ترک می‌کرد و همه‌اش در حال پیامک دادن و تماس‌های مرموز بود. این زن و شوهر اختلاف شدیدی پیدا کردند، دیگران هرچه گفتند گوش زهره بدهکار نبود تا اینکه در دادگاه از یکدیگر طلاق گرفتند و زهره در این تنهایی دل به پسری داد که شیشه همه زندگی‌اش بود.

ابتدای آذرماه سال جاری، زنی ناراحت و افسرده در شعبه 4 دادسرای بعثت به طرح شکایتی عجیب پرداخت و اصرار کرد دخترش به زندان بیفتد.

این زن گفت: 8 سال پیش زهره با خواستگارش ازدواج کرد، هر دو خوب و خوش بودند و نوه‌ام نیز شیرینی زندگی‌شان را بیشتر کرده بود. همه حسرت زندگی دخترم را داشتند تا اینکه آنها پس از سفرهای خارجی زیادی که رفته بودند آخرین‌بار به کویت سفر کردند و همین آغاز تباهی دختر مهربانم بود.

وی افزود: در بازگشت آنها به تهران شنیدیم زهره هوایی شده است، من و خواهر کوچک‌تر زهره بارها به خانه‌اش رفتیم و خواستیم به دختر و همسرش فکر کند اما دخترم با بیان اینکه شوهرش نیز بارها به وی خیانت کرده، نصیحت‌هایمان را نپذیرفت. دخترم می‌گفت که بارها خواسته از شوهرش طلاق بگیرد اما به خاطر دخترشان با هم مانده‌اند.

تلاش‌هایمان بی‌نتیجه بود تا اینکه طلاق گرفتند و دختر و نوه‌ام به خانه‌ام آمدند. می‌دانستم چه عاقبتی پیش رویم است. از آبرویم می‌ترسیدم، زهره سرکش و یاغی شده بود، هرچه پول داشت خرج پسر مورد علاقه‌اش می‌کرد تا اینکه در رفت و‌آمد به پاتوق مواد مخدر همین پسر، آلوده به شیشه شد.

دخترم آپارتمان کوچکی اجاره کرد و از خانه‌ام رفت. یک سال حتی یک تماس تلفنی کوچکی با من نداشت تا اینکه شنیدم در یک پارتی شبانه دستگیر شده است.

مادر زهره با گریه گفت: تنها توانستم دختر 6 ساله‌اش را به خانه‌ام ببرم، همراه شوهر سابق زهره، به دادسرا رفتیم و با سپردن وثیقه دخترم را آزاد کردیم. زهره کاملا عوض شده بود، بدون شیشه نمی‌توانست زندگی کند. همین مواد باعث شده است که وی عصبی و زودرنج شود، همیشه توهم دارد، مرتب اثاثیه خانه را به هم می‌ریزد. من و دخترش را به باد کتک می‌گیرد، خواهرانش هم در امان نیستند.

این زن افزود: نمی‌توانم جلودارش باشم، شب‌ها همیشه در پاتوق و میهمانی‌های دوستانش است و وقتی به خانه می‌آید به جان ما می‌افتد. خواهر کوچک‌ترش که دانشجو است به خاطر مزاحمت‌های زهره خانه را ترک کرده و به خانه عمویش رفته است. پدرش هم که درگذشته و من قادر به کنترل دختر شیشه‌ای‌ام نیستم، حتی نوه‌ام با دیدن مادرش شوکه و وحشت زده می‌شود و مدام گریه می‌کند.

مادر زهره در پایان با بیان اینکه همه خسته شده‌اند و سرکشی‌های دخترش چاره‌ای برای وی نگذاشته است، گفت: می‌خواهم دخترم زندانی شود تا بقیه کسانی که واقعا دوستش دارند، آرامش داشته باشند.

با درخواست عجیب این زن، بازپرس دستور احضار زهره به دادسرا را صادر کرد تا پس از تحقیقات، درباره سرنوشت وی تصمیم‌گیری کند.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# انتخابات ریاست جمهوری # انتخابات # رفح # حج # ارتحال امام خمینی
وب گردی